جعفرجن

ساخت وبلاگ

یکی از خوبی ها و استثناهای بکر تو بلوک خشت اینه که نه سید داریم تو ولات و نه آخوند.

فکر کنم با توجه به شرایط، این دو تا دیگه هیچ وقت تو ولات ما حتی در آینده هم پیدا نشن

+ نوشته شده در شنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 10:58 توسط مجتبی بهادری  | 

جعفرجن...
ما را در سایت جعفرجن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jafarjen93a بازدید : 2 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 14:13

قدیما هر وقت تو پاییز و اول سال بارون نمیزد و اواخر زمستون و تو عید بارون میومد میگفتن سال پس افتاده(بارون عقب افتاده)حالا امسال باید گفت واقعا سال خیلی پس افتادهایقد تو پاییز و زمستون بارون کم بود، همه کشاورزا نا امید شدن، همه میگفتن تابستون سختی در پیش داریم. ولی خدا را شکر از تو تعطیلات نوروز بارانهای سیل آسا شروع شد، تو اردیبهشت هم دو تا بارون خیلی شدید اومده. تا همین دیشب هم ولات حسابی بارون میومد. به قول قدیمیا یه اتفاق خیلی کم سابقه هست. میگن قدیما هم بعد از عید بارون میومد ولی دیگه نه در این حد و با این شدت و سیل آسا، قطعا سد خاکی بالای ولات هم پر آب شده و ایشالا تا سال بعد آب داره و دغدغه‌ و ناراحتی از بابت پرندگان و جانوران کوه های ولات نیست. + نوشته شده در شنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 11:7 توسط مجتبی بهادری  |  جعفرجن...
ما را در سایت جعفرجن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jafarjen93a بازدید : 2 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 14:13

درود و صد درود خدمت دوست عزیز و فرهیخته جناب آقای دهقانی عزیز

ضمن تشکر و قدردانی فراوان لطفا شماره واتساپ و ایمیلت را برام بذار

ارادتمند و دوستدار شما مجتی بهادری

+ نوشته شده در پنجشنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 10:59 توسط مجتبی بهادری  | 

جعفرجن...
ما را در سایت جعفرجن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jafarjen93a بازدید : 10 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 19:35

مسیر شاهی شیراز بوشهر در دهه های گذشته یکی از سخت ترین و وحشتناک ترین و در عین حال پر رفت و آمدترین راه های ارتباطی جنوب کشور بوده است. این مسیر در اوایل مالرو بوده و فقط برای قوافل با حیوانات و چهارپایان قابل عبور و مرور بوده و پرت شدن و تلف شدن حیوانات هم در این کتل ها اتفاقی عادی بوده است.این مسیر شامل: بوشهر، اومخک، دالکی،کتل ملافلفلو، کتل ملو، کنارتخته، جعفرجن، چروم، کتل رودک، کتل کمارج، تنگ ترکان،برکتک، کتل دختر، کتل پیرزن، دشت ارژن و شیراز بوده است.کتل ملافلفلو: به خاطر پیچ های خیلی تند و تیز به این نام معروف شده که شامل 8 پیچ دراز خیلی خطرناک و 4 پیچ کوتاه بوده است.کتل ملو: در ابتدا کتل ملعون بود، به واسطه پیچ ها و سرابالایی های زیاد اکثر راننده ها این پیچ را لعن و نفرین میکردن، به همین خاطر به کتل ملعون و بعدها به کتل ملو مشهور شد.کتل رودک:پیچ های سختی داشته، یکی از پیچ های معروف کتل رودک به نام پیچ احمد سلامی بوده، که شخصی به همین نام کامیون حامل خوارو بار و آذوقه ارتش را چپ کرده بود، در کتل رودک به خاطر پیچ های خیلی تند و سرابالایی های بزرگ و همچنین به خاطر استفاده بیش از حد از دنده سنگین، آب رادیاتور بیشتر ماشین ها جوش می آورده، انتهای کتل رودک، آنجا که دیگر جاده تقریبا سراشیبی می شد پیچی معروف به اُو خنکو(آب خنک کن) بود که ماشین ها در آنجا توقف کرده و ماشین خود را خنک کرده و مجددا حرکت می کردند)کتل کمارج: چون نزدیک روستای کمارج بوده به این نام معروف است.کتل پیرزن: چون معتقد بودن هر پیرزنی از این کتل بیاد بالا به خاظر خستگی زیاد خواهد مرد.کتل دختر: چون زن حاکم کازرون باردار بوده و در طول مسیر کازرون به شیراز همانجا علائم زایمان ایشان مشخص شده و در همین مکان وضع جعفرجن...
ما را در سایت جعفرجن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jafarjen93a بازدید : 10 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 19:35

گرچه این سه اصطلاح هنوز هم در بین اهالی بلوک خشت و روستای جعفرجن وجود دارد و بارها به گوش شما خورده است، ولی در قدیم پایه و اساس زندگی مردم بلوک خشت بر مبنای همین سه اصطلاح بوده است.خیش: فصل کاشت گندم و جو در وایل پاییز، آن هم با چهارپایان به امید بارش باران الهی و برداشت محصول خود در اواسط اردیبهشت بود که با مشقت فراوان و به صورت گروهی آن را جیلم می کردند و سپس در مکانی به نام جا خرمن جمع آوری می کردن و به وسیله برا آن را خرد می کردند و سپس به کمک باد دانه ها را از کاه و کلش جدا می کردند. معمولا هم موقع خرمن مهترها با ساز و نقاره سر می رسیدند و با نواختن ساز و آهنگی شاد هم لحظاتی کشاورزان و کارگران را شاد می کردند و هم سهمیه گندم یا جو خود را نیز دریافت می کردند.پیش: که همان برگ درخت نخل است کاربر زیادی در زندگی مردم داشته است، هم با آن کپر می ساختند، هم کومه و پاشلی، هم به عنوان پرجین دور حیاط و جارو، سوخت و ... استفاده می کردند. همچنین برای ساخت زیرانداز مثل ترک و حصیر و زنبیل هم استفاده می کردن.اون زمان مثل الان نبود که همه پیش و چوب درخت نخل آتیش می زنن، اون موقع اینها حکم کیمیا را داشتن و با سختی مردم جمع آوری می کردن.میش: هم که گله داری و دامداری به روش کاملا سنتی و اولیه شغل اصل بیشتر مردم بوده است. تعداد دام ها در زمان قدیم بسیار بالا بود.صبح سحر گله ها از روستا بیرون می کردن و غروب بر می گشتن. تازه این لحظه کار زنان و دختران خانه شروع می شد برای دوخت شیر گوسفندان و تهیه ماست و... در واقع غذا و قوت اصلی مردم در اون زمان همین شیر و فرآورده های آن مثل دوغ، کره، کشک و پنیر بوده است. + نوشته شده در شنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 8:57 توسط مجتبی بهادری جعفرجن...
ما را در سایت جعفرجن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jafarjen93a بازدید : 11 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 19:35